این متن را برای عزیزی مینویسم که نوشته است《 آدم بیکاری هستی و بیشتر عمرت در فضای مجازی سپری میشود حتی گویا خودت هم مجازی شده ای. و من تو را بیشتر از خودت میشناسم.》
بسیار خب... مرا بیشتر از خودممیشناسی اما چطور نمیدانی که حضورم در فضای مجازی یا مطالعاتم مانع فعالیت روزانهام نیست. گاهی پیش امده است که یک ماه متوالی و بیش از آن روزانه ۳ ساعت یا کمتر میخوابیدم و بقیه اش را در حال مطالعه سپری میکردم و در عین حال ۱۴ ساعت کار فیزیکی سخت انجام میدادم تا کسب روزی حلال کنم.
گرچه باور کردن چنین قابلیتی برای خودم نیز سخت است اما در حال ضرورت پیش میآید.
اما بیکار بودنم در برخی اوقات دیگر بی دلیل نیست. من تحصیلات حوزوی و دانشگاهی سطح عالی دارم. و راضی نبودم زندگیام از راه خمس و زکات دیگران بگذرد. خمس و زکاتی که یک کشاورز با کار فیزیکی و بدنی سخت کسب میکند و با شکم روزه زیر آفتاب گرم کار میکند و سپس ان خمس و زکات را به مراجع میدهد و آنها نیز مقدار کمی از آن را به طلاب میدهند یعنی حدود ۴۰۰ هزار تومان در ماه!!
بنده این وجوهات از گلویم پایین نرفت. و نیز راضی نشدم دین را آلت دنیا قرار دهم و نماز خواندن در مساجد و روضه خواندن بر مصائب اباعبدالله الحسین ع را وسیله کسب معیشتم قرار دهم. از این رو به لطف اهل بیت ع آزادمرد زندگی کردم و کسانی که از این راهها ارتزاق میکردند محبوبم نبودند. و بنابراین عقایدم را نیز به تقلید از این گونه افراد به دست نیاوردم. و اینها را توفیق بزرگ الهی میدانم. و جهاد اکبری بود که خداوند روزی هر کسی نمیکند.
روزی ام همین حالا هم از راههایی کسب میشود که بسیاری از مردم از مشاغل پست میشمارند ولی من افتخار میکنم که کسب حلال است.
در عین حال افراد غیر روحانی را میشناسم که مرجع تقلید یک عده نادان شده و با فریب دادن آنها از ایشان وجوهات شرعی دریافت میکنند. حس میکنم که این گونه افراد از کاروان آخوندها در اخذ وجوهات و دشمنی با اهل بیت ع و تحریف دین، عقب نمانده اند. این گونه افراد نیز سهم خود را در فریب خوردن از دنیا دارند.
الحمد لله من هر که باشم و هر گناه صغیره ای که در اثر فقر مرتکب شده باشم، خداوند توفیقی چنان عظیم داده است که به بهانه تبلیغ دین، دست به تحریف دین و دشمنی با اهل بیت ع نزنم.
و به همین دلیل است که هرگز به تبلیغ دین نپرداختهام و صبر کرده ام قبل از هر چیزی حجت زمان را بشناسم و سپس معارفی را که از او یاد میگیرم به مردم انتقال دهم.
و اگر شمار دشمنان افرادی چون من، بیشمار است به دلیل تفاوتهای بنیادی ماست که در وجودمان نهادینه شده است.
در هر صورت جواب آن شخص تلخه گو جز این نیست که من از سر بیکاری تبدیل به یکادم مجازی نشده ام.
البته انسان حقیر و عاجزی بیش نیستم و سرتاپا تقصیرم اما ناگزیر شدم برای دفاع از امام احمد الحسن ع و انصار چند کلمه ای درباره خودم بنویسم تا اهل ظن و گمان فکر نکنند که چرا امثال من اینقدر بدبخت و بیچارهایم. بدبختی و بیچارگی ما به خاطر این است که کمابیش توفیق داشتیم طالب حق و حقیقت باشیم و از طاغوت و سیستمهای غالب جهانی تبعیت نکنیم. پس خلاف جریان اکثریت حرکت کردیم و نتیجه دنیوی آن همین است که ما مبتلا هستیم. و البته به آن افتخار میکنیم با تمام مشکلاتی که برایمان دارد.
و الحمد لله وحده